روش شناخت اجزای جمله

پنجشنبه 23 دی 1395
9:07
علی علیمرادی

نحوه ی تشخیص اجزای جمله در زبان فارسی :

برای تعیین اجزای اصلی جمله ابتدا باید به فعل و نوع گذرا و ناگذر بودنش توجه کنیم و ضمناً به نوع ساختمان فعل هم باید دقّت کنیم که ساده یا مرکب بودنش در ساخت اجزای جمله تأثیر دارد

برای تعیین اجزای اصلی جمله ابتدا باید به فعل و نوع گذرا و ناگذر بودنش توجه کنیم و ضمناً به نوع ساختمان فعل هم باید دقّت کنیم که ساده یا مرکب بودنش در ساخت اجزای جمله تأثیر دارد ؛ پس اولین کار این است که ببینیم فعل جمله گذراسات یا نه . برای تشخیص آن ، ابتدا فعل را از لحاظ اسنادی بودن و گذرا به مسند بودن تعیین می کنیم ( است ، بود ، شد ، گشت ) که اگر از این نوع فعل ها بود اسنادی است و گذرا به مسند و در جمله به دنبال مسند خواهیم بود و مسند را با طرح سؤال ( چه طور ، چه جور یا چه نوع + فعل اسنادی ) پیدا می کنیم یعنی؛ هر کلمه ای را بتوانیم به جای چه طور بگذاریم ، مسند خواهد بود مثل :

شاگردان کوشا موفق می شوند .

ابتدا نهاد را که مشخص کردیم و چون فعل اسنادی است ( می شوند ) می پرسیم ، شاگردان چه طور می شوند ؟ در جواب می گوییم « موفق » یعنی می توانیم واژه ی « موفق » را جای چه طور بگذاریم ، پس موفق ، مسند است . مثال های دیگر :
در داستان های حماسی ایران ،چهره ی انقلابی کاوه
بی نظیر است .

چون فعل اسنادی است می پرسیم چهره ی انقلابی کاوه چه طور است ؟ در جواب می گوییم : بی نظیر است . پس واژه ی « بی نظیر » مسند جمله است .

- جمشید فرمانروای کشور ایران بود .
جمشید چه طور بود ؟ « فرمانروا » بود . پس فرمانروا مسند است .


- ضحّاک در داستان های ایرانی ، مظهر خوی شیطانی است .
می پرسیم : ضحّاک چه طور است ؟ می گوییم : مظهر خوی شیطانی است . پس واژه ی « مظهر خوی شیطانی » مسند جمله است . مثال های دیگر ک
- ضحاک به کیفر کارهای زشت خود گرفتار بود .
چه طور بود ؟ گرفتار بود .
- فروغ بی رنگ مهتاب به آرامی پهن می گشت . چه طور می گشت ؟ « پهن » می گشت .
- صوت قرآنشان روح نواز ملکوتیان بود . روح نواز = مسند .
- شهد در کام من و توست شرنگ . شرنگ = مسند .
- بس که بی شرمانه و پست است ای تزویر . بی شرمانه و پست = مسند .
- جرقه ای برای آتش زدن و سوختن شهر امپراتوران کافی است . کافی = مسند .

البته لازم به توضیح است که گاهی متمم جای مسند می نشیند و فعل اسنادی است مثل : مناظره ی مست و هشیار از بهترین قطعات پروین اعتصامی است . چه طور است ؟ از بهترین قطعات پروین اعتصامی .
- علی از اهالی کوچه ی ما است . علی چه طور است ؟ از اهالی کوچه ی ما = مسند .

توجه:
توجه داشته باشید که فعل ها ی ماضی نقلی( شنیده است ) و بعید ( گفته بود )و فعل های مجهول ( خوانده شد) را از فعل های اسنادی حساب نکنیم
.

با توجه به تجربه ی چندین ساله ام می دونم که بچه ها در تشخیص نوع متمم ها همیشه مشکل داشتند و دارند لذا خواستم شرح مختصری راجع به متمم ها بنویسم وکمک حالی برای خوانندگان و دانش آموزان عزیز باشد.

متمم چیست
؟متمم اسمی است که بعد از حروف اضافه بیاید و حروف اضافه ها عبارتند از : به ، بر ، با ، از ، در، برای ، تا، از بهر ، از برای و...متمم درکل سه نوع است :1- متمم قیدی ، 2- متمم اسمی ، 3- متمم فعلی .
راه شناخت متمم ها :

1- ساده ترین راه تشخیص نوع متمم ها اول تشخیص متمم قیدی است که آن هم با حذف در جمله می توان تشخیص داد که اگر
بتوانیم متممی را از جمله حذف کنیم چنان که به معنی جمله آسیبی نرسد و مفهوم آن ناقص نگردد ، آن متمم ، متمم قیدی است مثل: دوستم کتاب را از روی میز برداشت . ( از روی ) متمم قیدی است و جمله سه جزئی با مفعول می باشد .
( دوستم کتاب را برداشت .)
معمولاًمتمم های قیدی در جمله می توانند متعدد باشند وبا حرف های اضافه ی متعددی هم به کار می روند.مثل :
حسن از بازار با اتوبوس به خانه آمد .
که فعل آمد ناگذر بوده و هر کدام از متمم ها را حذف کنیم مفهوم جمله ناقص نمی شود و جمله ی « حسن آمد » یک جملهی دو جزئی کامل است .

2- متمم اسمی ک متممی است که قابل حذف نیست ولی جزو اجزای اصلی جمله هم نیست مثل :
احترام به پدر و مادر واجب است . ( به پدر و مادر متمم اسمی احترام است ) که جمله چون فعل اسنادی دارد ، سه جزئی با مسند است و نیازی به متمم نیست واگر حذف منیم مفهوم جمله کمی ناقص خواهد بود .البته باید در تعیین نوع متمم اسمی به ساختمان فعل هم توجه داشته باشیم چون اگر فعل مرکب و گذرا به متمم باشد و ما آن را فعل ساده در نظر بگیریم آن وقت متمم را باید ، متمم اسمی بگیریم و یک جزئی اضافی در جمله خواهیم داشت که آن هم همان جزء غیر صرفی فعل مرکب خواهد بود که ممکن است اصلاً نقش دستوری برایش نتوانیم پیدا کنیم .مثال:
« شعر عرفانی انسان را به سوی کمال دعوت می کند. » در این جمله فعل مرکباست ( دعوت می کند )ومتمم هم متمم فعلی است که اگر فعل جمله را تنها « می کند » بدانیم در ان صورت متمم ( به سوی کمال ) را باید متمم اسمی دعوت بگیریم که اشتباه خواهد بود و هیچ نقش دستوری خاصی به واژه ی « دعوت » نمی توانیم در نظر بگیریم ؛ پس متمم ( به سوی کمال ) متمم فعلی ، فعل ( دعوت می کند )
است .
لازم به ذکر است که بعضی اسم ها هم مانند فعل ها به حرف اضافه ی خاصی نیاز دارند مثل « دشمنی :با ، دوستی :با ، اعتماد :به ، توجّه : به ، خیانت : به ، کمک : به ، یاری : در و به ،و....
3- متمم فعلی : متممی است که قابل حذف نیست و اگر حذفش کنیم مفهوم جمله ناقص می شود .

مثل : دوستم محبتش را از من دریغ نکرده است . اگر «از من » را حذف کنیم معنی ناقص خواهد شد .

دوستم محبتش را دریغ نکرده است و حرف اضافه ی خاص فعل « از » می باشد و لازم به توضیح است که فعل های گذرا به متمم به حرف های اضافه ی خاصّی نیاز دارند مثل : ترسید :از ، پرسید :از ، گنجید : در ، جنگید : با ، پرداخت : به ، گرفت : از و....

اینک مثال هایی برای انواع متمم :
1- انتقاد از دیگران نباید با توهین به آن ها همراه باشد .
متمم اسمی انتقاد متمم اسمی همراه متمم اسمی توهین

2- از مصاحبت با شما لذّت بردم .
متمم اسمی لذت متمم اسمی مصاحبت

3- ناصر خسرو نثر را مانند شعر وسیله ا ی برای بیان مقصود می داند .
متمم اسمی وسیله


4- سبک شاعری ناصر حسرو با اندیشه اش هماهنگی تمام دارد .
متمم اسمی هماهنگی

5- سربازان از دستور فرمانده سرباز زدند .
م. ف

6- در دوره ی مشروطه اشعاری با درون مایه ی سیاسی و اجتماعیدر ردیف اشعار تعلیمی قرار گرفته اند.
م. ق م.ق م.ف

7- ما را به رفتن به سفر تشویق کردند .
م.ف م.ق

8- او از عادت های زشت خویش دست برداشت .
م.ف

9- او از مدیریت شرکت کنار رفت .
م.ف فعل مرکب

10- آن قدر حلقه به در ها کوفتم تا عاقبت از بانک ملّی سردرآوردم .
فعل مرکب( کنایه از جستجو کردن ) م.ف

11- اسکندر چهره ی این خاک را به خون مردم مصیبت زده رنگین کرده بود.
م. ا. (رنگین)


12- از دوستم برای مشورت در امر تحصیل کمک گرفتم .
م. ا سمی (کمک) م. ق م.ق


13- این همه مطالب در این صفحه نمی گنجد .
م.ف

14- فهرست ها از منابع مهم تحقیق به شمار می روند .
م. ف

15- زبان شناسان ، دستورزبان را به دو بخش صرف و نحو تقسیم می کنند .
م.ف

16- قرن ها پیش ، جهان علم و ادب به سمرقند و خراسان چشم دوخته بود .
م.ف

17- این مباحث درک درستی را از زبان به دانش آموزان می دهد .
م.اسمی م.ف

18- در این مبحث ، شاگردان به جنبه های کاربردی و عملی نگارشتوجّه زیادی خواهند کرد .
م.ق م.اسمی( توجه )

19- شاگردان با فراگرفتن عمیق درس به سؤالات پاسخ درست را خواهند داد .
م.ق م.ف

20- علی درآن لحظه از سرعت خود می کاهد .
م.ق م.ف

21- در این دوران نویسندگان در آثار خود به مسائل اجتماعی می پردازند.
م.ق م.ق م.ف

22- این کتاب دانش آموزان را با مقوله ی زبان آشنا می سازد .
م. اسمی( اشنا)

23- او می خواهد با کاروان سالار دیداری داشته باشد .
م. اسمی ( دیدار)
24- گاهی نویسنده از چند شیوه برای روایت داستان استفاده می کند.
م .اسمی ( استفاده ) م. ق


25- درون مایه ی بعضی داستان ها برخورد خوبی ها با بدی ها است .
م. اسمی ( برخورد )

26- علی در این فیلم خود را در گم شدن کفش های زهرا مقصر می دانست .
م. ق م. اسمی
27- در سرودن اشعار وصفی ، محسوسات در تصویر نگاری شاعر نقش مهمی دارند .

توضیح:
چون فعل جمله گذرا به مفعول است اجزای اصلی آن : « محسوسات ، نقش مهمی دارند »
می باشد و متمم ها متمم های قیدی هستند . ( در سرودن اشعار وصفی و در تصویر نگاری شاعر )

28- دو نوع ادبیات تعلیم را در ادبیات ملل می بینیم .
متمم قیدی
29-سر انجان خون سیاوش در غربت ریخته می شود .
م. ق

30- این مطالب به طور غیر مستقیم در فهم دستور زبان فعلی یاریگر او است .
م. ق م. اسمی

مفعول:
برای پیدا کردن مفعول : بعد از آن که نوع فعل را از لحاظ اسنادی مشخص نمودیم اگر فعل اسنادی نبود بلا فاصله گذار به مفعول بودنش را تعیین می کنیم و آن چنین است :

فعل را که پیدا کردیم می پرسیم : چه چیز را / چه کس را + فعل جمله ، جواب و هر کلمه ای که بتوانیم جانشین چه چیز را بکنیم (مفعول ) است .
با این سؤال می توانیم گذرا بودن فعل را از لحاظ مفعولی مشخص نماییم .مثال :

- اسکندر چهره این خاک را به خون ملّت ما رنگین کرده بود . می پرسم چه چیز را رنگین کرده بود ؟ در جواب می گوییم : « چهره ی این خاک را . پس مفعول جمله « چهره ی این خاک را » می باشد و فعل جمله هم گذرا به مفعول است .

- ای شورانگیزت سرا پای مرا در تب و تاب انداخته است . چه چیز را در تب و تاب انداخته است ؟ « سراپای مرا » پس مفعول است .

- در این دشت راهی می جوییم . چه چیز را می جوییم ؟ « راهی را » = مفعول .
- ترجمه در ایران سابقه ای طولانی دارد . چه چیز را دارد ؟ سابقه ای طولانی را = مفعول .
- زیبایی شور انگیز خورشید را باید از دور دید . چه چیز را باید از دور دید؟ زیبایی شور انگیز را =مفعول است .
- عطر الهام را در فضای آن استشمام کرده است . چه چیز را استشمام کرده است ؟ عطر الهام را = مفعول .
- شاعران تصویر گری ها را در سروده های خویش آورده اند . چه چیز را آورده اند ؟ تصویر گری ها را = مفعول .


- او سواد چندانی نداشت .
مفعول

گذرا به مفعول و متمم

در بعضی از فعل ها و جمله می بینیم علاوه بر مفعول متمم هم وجود دارد و نمی توان آن را حذف کرد یعنی ؛ هم می توان با چه چیز را سؤال کرد و هم حرف اضافه و متمم غیر قابل حذف وجود دارد در این صورت فعل گذرا به مفعول و متمم خواهد بود یعنی ؛ جمله چهار جزئی با مفعول و متمم خواهد بود مثال:

1- ـــــ به عالم افسانه ها راه پیدا کردم .
نهاد متمم فعلی مفعول فعل
2- من این مطلب را از دوستم فراگرفتم .
نهاد مفعول متمم فعلی فعل

3- این توکّل به او مقاومت و استحکام می بخشید .
نهاد متمم مفعول فعل


نمونه هایی از جمله های گذار به مفعول و متمم:


1- این میاحث درک درستی از زبان را به دانش آموزان می دهد . مفعول متمم

2-
شاگردان با فراگیری عمیق درس می توانند به آن سؤالات پاسخ گویند. متمم مفعول
3- زبان شناسان دستور زبان را به دو بخش صرف و نحو تقسیم می کنند .
مفعول متمم
4- در این ابیات مجال کمتری برای تصویر آفرینی پدید آورده است .
مفعول متمم
5- ضحاک در آن استشهاد نامه خود را به دادگری نسبت می هد .
مفعول متمم
6- لوسی سبدش را به لگری تحویل داد .
مفعول متمم
7- من تو را به کار های سخت و زمخت وادار نمی کنم .
مفعول متمم
8- من تمام توانایی ام را در اختیار شما می گذارم .
مفعول متمم
9- مخلوقات نظر ما را از خدا برمی گردانند. .
مفعول متمم
10- اصول دین اسلام و تاریخ صدر اسلام بهترین مساوات و برادری را به ما نشان می دهد .
مفعول متمم



گذرا به مفعول و مسند :
فعل هایی که علاوه بر مفعول به جزء مسند هم نیاز دارند گذرا به مفعول و مسند گویند و جمله ی چهار جزئی درست می کنندو این نوع فعل ها فعل اسنادی نیستند ولی به مسند هم نیاز دارند و این فعل ها ، فعل های خاصّی هستند که شاگردان باید آن ها را حفظ کنند تا بتوانند بلافاصله با دید ن آتن نوع فعل ها تشخیص دهند که جمله چهار جزئی با مفعول و مسند خواهد بود .راه تشخیص چنین فعل ها این است که بتوانیم جای فعل جمله فعل های هم نوعش را بگذاریم مثلاً اگر فعل جمله کرد بود می توان به جای آن نمود / ساخت گذاشت مثل :
من او را از این موضوع آگاه کردم . می توان گفت : من او را از این موضوع آگاه نمودم / ساختم و فعل کردم علاوه بر مفعول به مسند هم نیاز دارد یعنی ؛ آگاه بود : آگاه تر کردم و چ.ن واژه ی آگاه در جمله ی آگاه بود ، مسند است در این جمله هم غیر از نقش مسندی ، نقش دیگری نمی توان به آن داد و لذا مسند می نامیم و واژه ی او هم که را دارد مفعول است .
یا جمله ی :
این کار مادرتان را خیلی خوشحال می کند .
فعل جمله را هم می توان با چه چیز را سؤال کرد و مفعول را کهمادرتان است مشخص نمود و هم با چه طور می کند سؤال کرد کهمسند را پیدا کنیم که همان خوشحال است

این فعل ها عبارتند از :

کرد / نمود / ساخت ( که می توان در جمله به جای هم دیگر بنشینند )

شمرد / دانست / دید/ به حساب آورد / گفت / خواند / نامید / یافت / صدا زد / پنداشت / به شمار آورد و .....
که اگر دقت کنیم می بینیم که این فعل ها را در جمله می توان جایگزین فعل ها ی هم معنی خود کرد مثلاً :
تحمیدیه هارانمونه هایی اعلا از فصاحت و بلاغت زبان فارسی می شمارند .
که می توان به جای « می شمارند » دیگر فعل های بالا یی را مثل : می خوانند / می پندارند / می دانندو... را گذاشت .
نمونه هایی از جمله های چهار حزئی با مفعول و مسند :

1- نام او را عبدالله خواندند .

2- امیر معزّی را باید شاعری فاقد ابتکار دانست .

3- او هجده نفر از سربازان دشمن را نابود کرد.

4- او را دل تنگ پنداشتم .

5- شاعر انقلاب اسلامی ایران را طلیعه و مقدمه ی ظهور امام زمانمی داند .

6- همگان را منتظران آن امام همام می بیند.

7-ادیبان ، قصه ها و داستان های کوتاه ، رمان و انواع وابسته به آن ها را ادبیات داستانی می گویند .

8- در عصر مشروطه به میرزاده ی عشقسی سراینده ی شعر زیبای ایده آل ، شاعر مردمی می گفتند.

9- آشنایی با شعر حافظ ، ما را با ابعاد گوناگون اندیشه و هنر و آرمان گذشتگان بیش از پیش آشنا می سازد.
10- شراب رندانه ی حافظ را کنایه از جذب و فنا می دانند.

[ بازدید : 59 ] [ امتیاز : 2 ] [ نظر شما :
]
نام :
ایمیل :
آدرس وب سایت :
متن :
:) :( ;) :D ;)) :X :? :P :* =(( :O @};- :B /:) =D> :S
کد امنیتی : ریست تصویر
من علی علیمرادی متولد خانکوک ام و در خانکوک زندگی میکنم و در مدرسه شهید بهشتی فردوس در حاله تحصیلم امید وارم از این وبلاگ خوشتون اومده باشه


نظر یادتون نره.
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به علیمرادی.... است. || طراح قالب avazak.ir
ساخت وبلاگ تالار اسپیس فریم اجاره اسپیس خرید آنتی ویروس نمای چوبی ترموود فنلاندی روف گاردن باغ تالار عروسی فلاورباکس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]